تنگ نفس

/tangnafas/

برابر پارسی: تنگ دمی

معنی انگلیسی:
asthmatic

لغت نامه دهخدا

تنگ نفس. [ ت َ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) آنکه دچار ضیق النفس باشد. ( از فرهنگ فارسی معین ). || ( اِ مرکب ) شاید در اصل تنگی نفس. عسرالنفس. ضیق النفس. ربو. بهر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). در تداول ، ضیق النفس. بمعنی اخیر تنگی نفس صحیح است. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) آنکه دچار ضیق النفس باشد . ۲ - ( اسم ) ( در تداول ) ضیق النفس . ۳ - توضیح بمعنی اخیر (( تنگی نفس ) ) صحیح است .

فرهنگ عمید

کسی که مبتلا به تنگی نفس است.

مترادف ها

asthmatic (صفت)
آسمی، تنگ نفس، دچار تنگی نفس

pursy (صفت)
تنگ نفس، فربه، چاق، گوشتالو، ثمین

فارسی به عربی

مصاب بالربو

پیشنهاد کاربران

بپرس