تنگ میدانی. [ ت َ م َ / م ِ] ( حامص مرکب ) کم وسعتی میدان. محدودیت : فلک هم مرکبی تند است کژجولان که چون کشتی عنان بر پاردم دارد ز روی تنگ میدانی.خاقانی.رجوع به ماده قبل و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.