تنگ شدن خلق

پیشنهاد کاربران

تنگ شدن خلق: [عامیانه، کنایه ] عصبی شدن، بی حوصله شدن، خشمگین شدن.
( ( تنگ غروب بهار سردی که برای خودم آتشی تو بخاری دیواری افروخته بودم و سرگرم شنیدن سوناتی از بتهوون بودم دیدم در می زنند. خلقم تنگ شد. ) ) ( صادق چوبک ، آتما سگ من )

بپرس