تنگ زندگانی. [ ت َ زِ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) تنگ زیست. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): طمل ؛ مرد تنگ زندگانی. ( منتهی الارب از یادداشت ایضاً ). رجوع به تنگ زیست شود.