تنگ دهلیز کردن. [ ت َ دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) راه ورود بجایی را دشوار کردن. و در بیت زیر کنایه از مانع خواب شدن است : سکندر ز چین رای خرخیز کرددر خواب را تنگ دهلیز کرد.نظامی.رجوع به تنگ دهلیز و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.