تنک لب. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ل َ ] ( ص مرکب ) نازک لب. ( آنندراج ) : در گلستان لطافت چو گل نوخیزش تنک اندام و تنک پوش و تنک لب نگزید.امیرخسرو ( از آنندراج ).