تنویق

لغت نامه دهخدا

تنویق. [ ت َن ْ ] ( ع مص ) رام کردن اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ). ناقه را ریاضت کردن. ( زوزنی ). تذلیل ناقه و نیکو ریاضت کردن آن. || تلقیح کردن درخت خرما را. || تصفیف و تطریق و تسلیک چیزی. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس