تنویر
/tanvir/
مترادف تنویر: روشن سازی، روشنگری، روشن کردن، روشن ساختن، نوره کشی، نوره، واجبی، نوره کشیدن، واجبی کردن
لغت نامه دهخدا
تنویر. [ ت َن ْ ] ( از ع ، مص ) استعمال نوره جهت ستردن مویها. ( ناظم الاطباء ). نوره کشیدن. واجبی کشیدن. || ( اِ ) نوره. واجبی. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
۱ -( مصدر ) نوره کشیدن واجبی کشیدن . ۲- ( اسم ) نوره واجبی . توضیح به این معنی در عربی (( تنور ) ) مستعمل است .
ماخوذ از تازی استعمال نوره جهت ستردن موی ها . واجبی کشیدن .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ازع . ] ۱ - (مص م . ) نوره کشیدن ، واجبی کشیدن . ۲ - (اِ. ) واجبی ، نوره .
فرهنگ عمید
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
تنویر (التنویر). تَنویر (التَّنویر)
(یا: تفسیرالفاظ اهل صناعةالطّلب) تألیف ابومنصور حسن بن نوح قمری بخاری، کتابی به فارسی، در ترجمه و تفسیر اصطلاحات پزشکی. مؤلف، این کتاب را به عربی نیز نوشته است. التنویر به کوشش و تصحیح محمدکاظم امام به چاپ رسیده است (تهران، ۱۳۵۲ش).
(یا: تفسیرالفاظ اهل صناعةالطّلب) تألیف ابومنصور حسن بن نوح قمری بخاری، کتابی به فارسی، در ترجمه و تفسیر اصطلاحات پزشکی. مؤلف، این کتاب را به عربی نیز نوشته است. التنویر به کوشش و تصحیح محمدکاظم امام به چاپ رسیده است (تهران، ۱۳۵۲ش).
wikijoo: تنویر_(التنویر)
جدول کلمات
مترادف ها
روشن کردن، روشن سازی، تذهیب، اشراق، چراغانی، تنویر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
محل بر آمدن نور روشن سازی اذهان مردم تنور روشنائی شعله و نار
روشن سازی، روشنگری
روشن کردن، روشن ساختن
( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) روشن کردن ⬅️ دکتر محمد معین
برگردان این کلمه به انگلیسی ⬅️clarification, clearing, exposing, illumination
روشن کردن، روشن ساختن
( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) روشن کردن ⬅️ دکتر محمد معین
برگردان این کلمه به انگلیسی ⬅️clarification, clearing, exposing, illumination
روشن کردن موضوع