تنوچتیتلان ( به اسپانیایی: Tenochtitlán ) ، ( به زبان ناواتل: Meshíhco Tenochtitlan ) برگردان به فارسی: "Mexihtl" برگرفته از نام یکی از خداهای آزتک = ( Huitzilopochtli ) اویتسیلوپوچتلی، / "co" مکانی / "tetl" = سنگ / nochtli = گلابی خاردار کاکتوس ( میوه کاکتوس ) / Tlan = محل، [ ۱] شهری است که در سال ۱۳۲۵ میلادی ( ۷۰۳ خورشیدی ) بنیاد شده، و در قرن ۱۵ میلادی پایتخت امپراتوری مشیکا ( آزتک ) بود[ ۲] و نام مکزیکوسیتی در زمان آزتک ها بود، پیش از اینکه اسپانیایی ها در سال ۱۵۲۱ میلادی این شهر را با شکست آزتک ها در دست خود بگیرند و ویران کنند. آزتک ها قومی از سرخ پوستان بومی آمریکا ( مکزیک ) هستند.
شهر تنوچتیتلان در زمان ورود اسپانیایی ها یعنی در حدود سال ۱۵۰۰ میلادی ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داشت و بنابراین یکی از بزرگ ترین شهرهای جهان بود.
پیشینه ی بنیاد این شهر، یک واقعیت است که با افسانه آمیخته شده است. در مذهب و تمدن آزتک ها، این قبیله در انتظارِ رخ دادن یک پیشگویی باستانی بودند که قبیله های سرگردان در آن زمان به دنبال آن بودند، این پیشگویی از محل مورد نظر برای بنیاد یک شهر بزرگ که باید به دست آنان ساخته شد سخن می گفت. در جایی که یک عقاب در حال خوردن یک مار، بالای یک کاکتوس نشسته باشد. امروزه نماد این پیشگویی نشان ملی پرچم کشور مکزیک است.
این پیشگویی چنین می گفت:
بروید و ببینید کاکتوس وحشی را؛ در آنجا خواهید دید ساکت عقابی را که بر روی آن قد علم کرده است. آنجا غذا می خورد، آنجا پرهایش را شانه می کند و با آن قلب شما خوشحال خواهد شد: آنجا قلب کوپیل[ ۳] "Copil" است که شما در آبهایی که می پیچند و می پیچند پرتابش کردید!، آنجا آمده و افتاده، و در میان سنگ ها، در غارها که میان نی ها و جگن ها هستند، از قلب کوپیل[ ۳] "Copil" یک کاکتوس وحشی جوانه زده، آنجا خواهیم بود و آنجا پادشاهی خواهیم کرد! آنجا صبر خواهیم کرد و همه نوع از مردم را پیدا خواهیم کرد. سینه های ما، سرهای ما، پیکان های ما، سپرهای ما، آنجاست که نشانشان خواهیم داد: آنجاست که همه آنان که در اطراف ما هستند فتح می کنیم! اینجا خواهد بود، پایدار شهر ما تنوچتیتلان! آنجایی که عقاب فریاد می کشد، بال هایش را باز می کند؛ آنجا که او غذا می خورد و آنجا که ماهی ها پرواز می کنند، آنجا که مارها عرصه می کنند و سوت می زنند! این مکزیک تنوچتیتلان خواهد بود، و بسیار چیزهای دیگری اتفاق خواهند افتاد. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشهر تنوچتیتلان در زمان ورود اسپانیایی ها یعنی در حدود سال ۱۵۰۰ میلادی ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داشت و بنابراین یکی از بزرگ ترین شهرهای جهان بود.
پیشینه ی بنیاد این شهر، یک واقعیت است که با افسانه آمیخته شده است. در مذهب و تمدن آزتک ها، این قبیله در انتظارِ رخ دادن یک پیشگویی باستانی بودند که قبیله های سرگردان در آن زمان به دنبال آن بودند، این پیشگویی از محل مورد نظر برای بنیاد یک شهر بزرگ که باید به دست آنان ساخته شد سخن می گفت. در جایی که یک عقاب در حال خوردن یک مار، بالای یک کاکتوس نشسته باشد. امروزه نماد این پیشگویی نشان ملی پرچم کشور مکزیک است.
این پیشگویی چنین می گفت:
بروید و ببینید کاکتوس وحشی را؛ در آنجا خواهید دید ساکت عقابی را که بر روی آن قد علم کرده است. آنجا غذا می خورد، آنجا پرهایش را شانه می کند و با آن قلب شما خوشحال خواهد شد: آنجا قلب کوپیل[ ۳] "Copil" است که شما در آبهایی که می پیچند و می پیچند پرتابش کردید!، آنجا آمده و افتاده، و در میان سنگ ها، در غارها که میان نی ها و جگن ها هستند، از قلب کوپیل[ ۳] "Copil" یک کاکتوس وحشی جوانه زده، آنجا خواهیم بود و آنجا پادشاهی خواهیم کرد! آنجا صبر خواهیم کرد و همه نوع از مردم را پیدا خواهیم کرد. سینه های ما، سرهای ما، پیکان های ما، سپرهای ما، آنجاست که نشانشان خواهیم داد: آنجاست که همه آنان که در اطراف ما هستند فتح می کنیم! اینجا خواهد بود، پایدار شهر ما تنوچتیتلان! آنجایی که عقاب فریاد می کشد، بال هایش را باز می کند؛ آنجا که او غذا می خورد و آنجا که ماهی ها پرواز می کنند، آنجا که مارها عرصه می کنند و سوت می زنند! این مکزیک تنوچتیتلان خواهد بود، و بسیار چیزهای دیگری اتفاق خواهند افتاد. [ ۴]
wiki: تنوچتیتلان