[ویکی نور] «تَنوخی، ابوعلی مُحَسِّن بن ابوالقاسم علی»، قاضی ادیب و نویسنده سده 4ق در سال 329ق در بصره به دنیا آمد و همانجا در خاندان ادیب و حدیث شناس خود، پرورش یافت. همه استادان دوره کودکی یا نوجوانی او از مشاهیرند و بی گمان از همه تابناک تر ابوبکر صولی است. پیداست که در خاندان قاضی بزرگی چون ابوالقاسم تنوخی، آموزش دینی بر آموزش ادبی پیشی داشت. به همین جهت گویند او نخستین حدیث خود را در 7 سالگی شنید.
در بصره بود که پدر او ابوالقاسم، پس از مرگ ابوعبدالله بریدی به مهلبی، دبیر احمد دیلمی پیوست. این دوستی بعدها برای پدر و پسر بسیار سودآور بود، زیرا احمد دیلمی پس از چندی بغداد را فتح کرد و معزالدوله لقب یافت و مهلبی وزیر او شد.
احتمالاً نخستین شغل او، مقام شاهد عدل نزد قاضی اهواز بوده است. از گفته ابن خلکان به نقل از الفرج بعد الشدة، چنین برمی آید که او در 19 سالگی شغل نظارت بر مقایس و اوزان را در سوق الاهواز به عهده داشته است.
در همان روزگار، وزیر مهلبی به شوش رفت. تنوخی در حالی که 20 ساله بود، نزد او که دوست دیرین پدرش بود، شتافت. وزیر او را گرامی داشت و از وی دعوت کرد که در بغداد به او بپیوندد تا قاضی القضاة ابوالسائب را بفرماید که او را به کارهای مهم تری بگمارد. بدین سان وی در 349ق به بغداد وارد شد و اندک زمانی پس از آن، قاضیِ مناطقی در آبشخور فرات (قصر، بابل) گردید. شاید چنان که ابن خلکان می گوید، اندکی پس از این، قاضی جزیره بنی عمر شده است و آن گاه بنا به گفته خود او، به فرمان خلیفه المطیع لله، در سالی که شناخته نیست، بر بخش های بزرگی در جنوب ایران (عسکر مکرم، ایذج و رامهرمز) قضاوت یافت.
نیز می دانیم که در 363ق بر واسط قضاوت کرده است. وی گفته است که در خدمت ابوالعباس بن ابی الشوارب، قاضی القضاة بغداد، دبیری «الحُکم و الوقوف» را، علاوه بر سرپرستی قضایی 8 منطقه بین النهرین، بر عهده داشته است. همین روایت موجب شده است که گیوم بپندارد که تنوخی از آن زمان طبقه شغلی خود را تغییر داده و از قضاوت به دبیری روی آورده است. اما یک نگاه دقیق تر به تاریخ قاضی القضاتی ابن ابی الشوارب و قضاوت تنوخی بر واسط تا 363ق، بیهودگی سخن گیوم را ثابت می کند.
با این همه، ترتیب تاریخی حوادث زندگی تنوخی همیشه بازیافتنی نیست. شالجی می کوشد به کمک روایت های گوناگون، سال های حضور او را در بغداد شناسایی کند. مثلاً در حدود سال 350ق، اخبار پدرش را از علی بن جصاص می شنیده، یا در 353ق با متنبی ملاقات کرده است. اما این کار نشان نمی دهد که چرا او چند سال پیش از 360ق بغداد را ترک گفته است. وی در مقدمه نشوار گوید که چون در 360ق به بغداد بازگشت، آن را چنان ویرانه یافت که به تألیف نشوار که خود نوعی فرج بعد از شدت است، دست زد.
در بصره بود که پدر او ابوالقاسم، پس از مرگ ابوعبدالله بریدی به مهلبی، دبیر احمد دیلمی پیوست. این دوستی بعدها برای پدر و پسر بسیار سودآور بود، زیرا احمد دیلمی پس از چندی بغداد را فتح کرد و معزالدوله لقب یافت و مهلبی وزیر او شد.
احتمالاً نخستین شغل او، مقام شاهد عدل نزد قاضی اهواز بوده است. از گفته ابن خلکان به نقل از الفرج بعد الشدة، چنین برمی آید که او در 19 سالگی شغل نظارت بر مقایس و اوزان را در سوق الاهواز به عهده داشته است.
در همان روزگار، وزیر مهلبی به شوش رفت. تنوخی در حالی که 20 ساله بود، نزد او که دوست دیرین پدرش بود، شتافت. وزیر او را گرامی داشت و از وی دعوت کرد که در بغداد به او بپیوندد تا قاضی القضاة ابوالسائب را بفرماید که او را به کارهای مهم تری بگمارد. بدین سان وی در 349ق به بغداد وارد شد و اندک زمانی پس از آن، قاضیِ مناطقی در آبشخور فرات (قصر، بابل) گردید. شاید چنان که ابن خلکان می گوید، اندکی پس از این، قاضی جزیره بنی عمر شده است و آن گاه بنا به گفته خود او، به فرمان خلیفه المطیع لله، در سالی که شناخته نیست، بر بخش های بزرگی در جنوب ایران (عسکر مکرم، ایذج و رامهرمز) قضاوت یافت.
نیز می دانیم که در 363ق بر واسط قضاوت کرده است. وی گفته است که در خدمت ابوالعباس بن ابی الشوارب، قاضی القضاة بغداد، دبیری «الحُکم و الوقوف» را، علاوه بر سرپرستی قضایی 8 منطقه بین النهرین، بر عهده داشته است. همین روایت موجب شده است که گیوم بپندارد که تنوخی از آن زمان طبقه شغلی خود را تغییر داده و از قضاوت به دبیری روی آورده است. اما یک نگاه دقیق تر به تاریخ قاضی القضاتی ابن ابی الشوارب و قضاوت تنوخی بر واسط تا 363ق، بیهودگی سخن گیوم را ثابت می کند.
با این همه، ترتیب تاریخی حوادث زندگی تنوخی همیشه بازیافتنی نیست. شالجی می کوشد به کمک روایت های گوناگون، سال های حضور او را در بغداد شناسایی کند. مثلاً در حدود سال 350ق، اخبار پدرش را از علی بن جصاص می شنیده، یا در 353ق با متنبی ملاقات کرده است. اما این کار نشان نمی دهد که چرا او چند سال پیش از 360ق بغداد را ترک گفته است. وی در مقدمه نشوار گوید که چون در 360ق به بغداد بازگشت، آن را چنان ویرانه یافت که به تألیف نشوار که خود نوعی فرج بعد از شدت است، دست زد.
wikinoor: تنوخی،_محسن_بن_علی