سبح هست اشتابشان
تنقیه تن می کند ازبهر جان.
مولوی.
رجوع به تنقیة شود. || مسهل خوردن و اماله کردن. ( ناظم الاطباء ). حقنه کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). وارد کردن داروهای مایع و مخصوص در داخل روده بزرگ از راه مقعد جهت پاک کردن روده از پلیدی و غایط دیرمانده و فسادانگیز. و رجوع به تنقیه شود. || لاروبی کردن قنات جهت باز شدن چشمه های آب و سهل گردیدن جریان آن. رجوع به تنقیه قنات شود.