تنقیش

لغت نامه دهخدا

تنقیش. [ ت َ ] ( ع مص ) منقش کردن. ( زوزنی ). نقش کردن. ( غیاث اللغات )( آنندراج ). نگار کردن. ( دهار ). نگاشتن و نگار کردن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). به دو یا چند رنگ ، رنگ آمیزی کردن چیزی را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس