تنقیب. [ ت َ ] ( ع مص ) بسی در راههاگردیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). در شهر گردیدن. ( زوزنی ). اندر شهرها بگشتن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رفتن در جهان و در شهرها گشتن گریزان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نیک واپژوهیدن از چیزی. ( از تاج المصادربیهقی ) ( از زوزنی ) ( از اقرب الموارد ). پژوهش. بررسیدن. وارسی کردن. کاوش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).