تنقطاری. [ ت ُ ق ُ / ق َ ] ( حامص ) پاسبانی. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). شغل پاسبانی در شب و شب پاسبانی. ( ناظم الاطباء ) : گرد قصر عالی شهزاد شبها تا بروزخون دل از دیده ریزان تنقطاری می کنم.خان کلان ( از آنندراج ).رجوع به تنقطار شود.