تنقضوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
نقض (۹ بار)

شکستن. خواه ظاهری باشد مثل «نَقَضَ الْعِظَمَ» یعنی استخوان را شکست و از آن است . نباشید مانند زنیکه رشته خویش را بعد از تابیدن شکست و پنبه کرد و قطعه قطعه نمود راجع به این آیه در «غزل» توضیح داده شده است. و خواه معنوی مثل شکستن پیمان در کلام الله مجید بیشتر در معنوی بکار رفته است . عهدها را بعد از تأکید نشکنید. . آنانکه بعهد خدا وفا می‏کنند و پیمان محکم را نمی‏شکنند. رجوع شودبه «عهد». * . انقض را سنگین کردن گفته‏اند شاید ان مبالغه در سنگینی باشد که گویی از سنگینی پشت را می‏شکند یعنی بار سنگینت را از تو برداشتیم که پشتت را سنگینی می‏کرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس