تنقام

لغت نامه دهخدا

تنقام. [ ت ِ ن ِق ْ قا] ( ع مص ) سزا کردن کسی را و کینه کشیدن و عتاب نمودن ، و یقال : مانقمت منه الا الاحسان. ( منتهی الارب ). عقوبت کردن کسی را. ( از اقرب الموارد ). || ناپسند داشتن امر را. ( منتهی الارب ). ناپسند داشتن و عیب کردن امری. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نقم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس