تنغص

لغت نامه دهخدا

تنغص. [ ت َ ن َغ ْ غ ُ ] ( ع مص ) ناخوش شدن عیش. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از زوزنی ). تیره شدن زندگانی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ نَ غُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - تیره شدن . ۲ - تیره و ضایع شدن زندگی .

پیشنهاد کاربران

بپرس