تنظیف

/tanzif/

مترادف تنظیف: پاک سازی، پاکی، پاکیزگی، رفت وروب، نظافت

برابر پارسی: پاک کردن

معنی انگلیسی:
cleaning, sweeping, dusting, cleansing

لغت نامه دهخدا

تنظیف. [ ت َ ] ( ع مص ) پاک کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تنقیة. ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ). پاکی و پاکیزگی و نظافت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) پاک کردن پاکیزه ساختن . ۲ - ( اسم ) پاکیزگی . ۳ - رفت و روب ( خیابانها و کوچه های شهر ) . جمع : تنظیفات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) پاک کردن ، پاکیزه ساختن .

فرهنگ عمید

۱. پاکیزه کردن.
۲. پاک نگه داشتن.
۳. رفت وروب خیابان ها و کوچه ها.

پیشنهاد کاربران

تَنظیف/ تنزیب: این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. تنظیف به معنای پاکیزه کردن و پاکیزگی است. اما تنزیب نام نوعی پارچه نازک و سفید است که از آن پیراهن می دوخته اند و امروزه به پارچه یا نوار مخصوص زخم بندی اطلاق می شود. کلمه اخیر را گاهی به صورت تنظیف می نویسند و غلط است.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۴٠. )

( پاکیزش )
( پاکیختن )
پیشنهاد من
پارچه توری

بپرس