تنصر

لغت نامه دهخدا

تنصر. [ ت َ ن َص ْ ص ُ ] ( ع مص ) ترسا شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مروسیدن به یاری کردن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ نَ صُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - مسیحی شدن ، نصرانی گردیدن . ۲ - به کسی یاری رساندن .

پیشنهاد کاربران

بپرس