تنشف

لغت نامه دهخدا

تنشف. [ ت َ ن َش ْ ش ُ ] ( ع مص ) آب و جز آن در خویشتن چیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). در خویشتن چیدن. ( زوزنی ). بخود کشیدن حوض آب را و کاغذ سیاهی را و جامه خوی را.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به خرقه و مانند آن گرفتن آب رااز بدن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تنشیف شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس