تنشغ

لغت نامه دهخدا

تنشغ. [ ت َ ن َش ْ ش ُ ] ( ع مص ) نعره زدن و گریه در سینه گردانیدن چندانکه بیهوشی نزدیک گردد، و انما یفعل ذلک تشوقاً او اسفاً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). و فی الحدیث : لاتعجلوا بتغطیة وجه المیت حتی ینشغ او یتنشغ. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس