لغت نامه دهخدا
سراشیبی و سخت سراشیب. قسمت نشیب راهی.
- تنده کوه ؛ آنجای که کوه سخت سراشیب است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
تنده. [ ت َ دِه ْ ] ( نف مرکب ) مشغول و درکار، و تن بکار داده. ( ناظم الاطباء ).
تنده. [ ت َ دَ / دِ ] ( اِ ) هسته زردآلو و مانند آن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || هسته شیرین کرده زردآلوی تلخ. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
تنده. [ ت َ دَ ] ( اِخ ) قریه بزرگی است از صعید ادنی بر جانب غربی نیل. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ معین
(تُ دَ ) (اِ. ) برگِ نورسته ، غنچه .
فرهنگ عمید
۲. برگی که تازه از بغل شاخۀ درخت روییده باشد، تژ، تیج.
سراشیبی.
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
در روستای ما همان معنی یادداشت مرحوم دهخدا را دارد هسته میوه
جوانه، غنچه، چیزی که تازه روییده باشد
( شراب و غیره )