ز پیکان پولاد گشتند سست
نیامد یکی پیش او تندرست.
فردوسی.
همی بود شادان دل و تندرست به دانش همی جان روشن بشست.
فردوسی.
تو بیماری و پند داروی تست بکوشم همی تو شوی تندرست.
فردوسی.
اگر بازبینم ترا تندرست همه گنج با تاج و تخت آن ِ تست.
فردوسی.
همه بر دل اندیشه این بد نخست که بینددو چشمم ترا تندرست.
فردوسی.
جاوید باش و پشت قوی باش و تندرست تو شادخوار و ما رهیان از تو شادخوار.
فرخی.
شاه زمانه شاد و قوی باد و تندرست از گردش زمانه بی اندوه و بی زیان.
فرخی.
از کف او چنان هراسد بخل که تن آسان تندرست از تب.
فرخی.
پاینده باد خواجه و دلشاد و تندرست بر کام دل مظفر و منصور کامکار.
فرخی.
جاوید شاد باد و تن آسان و تندرست آن مهتر کریم خصال ملک نژاد.
فرخی.
نه از پشت پاکم اگر تندرست بمانم ترا وآنکه هم پشت تست.
( گرشاسبنامه ).
بی آزار بازآمدی تندرست از آن اژدها کین نبایست جست.
( گرشاسبنامه ).
دشمنان تو همه بیمار و بنده تندرست دورتر باید ز بیمار آنکه او بیمار نیست.
ناصرخسرو.
چون این نیت بکرد عطسه بزد و درساعت آن علت از وی زایل شد و تندرست گشت. ( قصص الانبیاء ص 185 ). بهیچ حال هوای گرم هیچ تندرست را سود ندارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و آن زن که شیر او دهد... شیر او پاک و پسندیده باد و زن تندرست. ( ذخیره خوارزمشاهی ). شراب... خورنده شراب را بیماری کم کند و اغلب تندرست باشد. ( نوروزنامه ). به کار اندرت ار نادرستیی باشد
چو تندرست بوی هیچ دل شکسته ندار.
ادیب صابر.
تا هست ز هستی تو یادم آسوده و تندرست و شادم.
نظامی.
بیشتر بخوانید ...