تند گشتن. [ ت ُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) بخشم آمدن. غضب کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : ز کین تند گشت و برآمد ز جای ببالای جنگی درآورد پای.فردوسی ( از لغت فرس اسدی ).حقیقت ندانم چه گویی همی در این تند گشتن چه جویی همی.شمسی ( یوسف و زلیخا ).