تند و تیز

/tondotiz/

مترادف تند و تیز: جلد، چالاک، فرز ، پرادویه ، شیرین، عصبی

متضاد تند و تیز: کند، کم ادویه، خوش خلق

معنی انگلیسی:
exquisite, pungent, poignant, acrid, biting, drastic, extreme, intense, sharp, keen, keenly, rabid, racy, trenchant, bitter, peppery, far-out, [fig.] hot - tempered, harsh

لغت نامه دهخدا

تند و تیز. [ ت ُ دُ ] ( ص مرکب ، از اتباع ) تندتیز. ( ناظم الاطباء ). پرشتاب. سریع و پرحدت :
که تند و تیز به دل بردن من آمده ای
شتاب چیست به آتش گرفتن آمده ای.
ابراهیم ادهم ( ازآنندراج ) ( بهار عجم ).
رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تند تیز پرشتاب .

دانشنامه عمومی

تند و تیز ( به تلوگویی: Speedunnodu ) و آدم سریع ( به انگلیسی: The one with the speed ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۶ و به کارگردانی بهیمانی سریناواس رائو است. در این فیلم بازیگرانی همچون بلامکوندا سرینیواس، سوناریکا بهادریا، پراکاش راج و تمنا باتیا ایفای نقش کرده اند.
عکس تند و تیز
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

ardent (صفت)
سوزان، تند و تیز، گرم

stringent (صفت)
دقیق، سخت، تند و تیز، غیر قابل کشش، محکم بسته شده

astringent (صفت)
دقیق، گس، تند و تیز، قابض، داروی قابض، سخت گیر، شاق

spiky (صفت)
تیز، تند و تیز، میخ مانند، پرگاز

nippy (صفت)
زننده، چالاک، تند و تیز

peppery (صفت)
تند، با روح، تند و تیز، گرم، فلفلی، فلفل دار

فارسی به عربی

مادة مقلصة , متحمس

پیشنهاد کاربران

بپرس