تندبور. [ ت ُ ] ( اِ ) جستن و برجستن را گویند، و به این معنی بجای بای ابجد، یای حطی هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). برجستن. ( فرهنگ جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( از شرفنامه منیری ). جستن و برجستن را گویند. ( انجمن آرا ). || ( ص ) برجهنده و رقصنده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تندیور شود.
فرهنگ فارسی
جستن و بر جستن را گویند و به این معنی بجای بای ابجد یای حطی هم آمده است ٠