تنخذ. [ ت َ ن َخ ْ خ ُ ] ( ع مص ) ناخدا گردیدن. ( منتهی الارب ). مأخوذ از فارسی ناخدا گردیدن. ( ناظم الاطباء ). ناخذاة یعنی رئیس کشتی شدن و این مشتق از ناخذاة که معرب ناخدای فارسی است. ( از اقرب الموارد ).