تنجش


معنی انگلیسی:
intensity, convulsion, systole, fit

فرهنگستان زبان و ادب

{nastie} [زیست شناسی] پاسخ بخشی از گیاه مانند برگ یا کاسبرگ یا گلبرک به محرک بیرونی، مستقل از جهت تأثیر آن
{spasm} [پزشکی] انقباض ممتد غیرارادی عضلانی که ممکن است جزئی از یک اختلال عمومی یا به منزلۀ پاسخی موضعی به حالتی دردناک باشد متـ . گرفت 3

پیشنهاد کاربران

تنجش به معنای تراکم، پُری، انبوهی و فشردگی
در پزشکی: تنجش بجای اسپاسم و انقباض ماهیچه
تنجش. ( تَ ج ِ ) ( پزشکی ) گرفت، انقباض ممتد غیر ارادی عضلانی که ممکن است جزئی از یک اختلال عمومی یا به منزلۀ پاسخی موضعی به حالتی دردناک باشد. مترادف انگلیسی: «spasm». ( منبع: واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ) رجوع شود به «اسپاسم».

بپرس