تنبلیت

لغت نامه دهخدا

تنبلیت. [ تَم ْ ب َ ] ( اِ ) بار اندک بود که بر زبر بار بزرگ ببندند و آن راتملیت نیز خوانند. ( فرهنگ جهانگیری ). همان تملیت است. ( شرفنامه منیری ). || در بعضی فرهنگها تنگ بار مرقوم است. ( فرهنگ جهانگیری ). همان تملیت است بهر دو معنی. ( فرهنگ رشیدی ). رجوع به تملیت شود.

فرهنگ معین

(تَ بَ ) (اِ. ) = تملیت : ۱ - بار کوچکی که بر بار بزرگ بندند و گاه بر بالای چاروا نهند و بر روی آن سوار شوند. ۲ - یک لنگ بار، عدل .

فرهنگ عمید

= تملیت

پیشنهاد کاربران

بپرس