تنبل سگال

لغت نامه دهخدا

تنبل سگال. [ تَم ْ ب ُ س ِ ] ( نف مرکب ) حیله گر. مکار. که دستان و نیرنگ سگالد. که فریب وجادو در سر پروراند. بداندیش و مکرساز :
چو پیش آمد آن بدنهان با گروه
برافراخت سر شاه دانش پژوه
بدو گفت کای غمر تنبل سگال
همی خویشتن بر من آری همال.
اسدی ( گرشاسب نامه چ یغمایی ص 302 ).

فرهنگ فارسی

حیله گر . مکار

پیشنهاد کاربران

بپرس