تَناوبِ زراعی (crop rotation)
تغییر چرخشی نوع محصول در یک قطعه زمین خاص. هدف از کشت محصولات با ترتیبی خاص بهره برداری از خاک و افزایش مواد مغذی آن و همچنین، جلوگیری از افزایش حشرات و آفات قارچی است. گنجاندن بقولاتی نظیر نخود و لوبیا در تناوب مزبور سبب افزایش نیترات خاک می شود، زیرا ریشۀ این گیاهان باکتری هایی دارند که نیتروژن هوا را تثبیت می کنند. در یک تناوب سادۀ هفت ساله می توان سه سال علف، دو سال گندم، و سپس دو سال جو کشت کرد. پس از برداشت آخرین محصول جو، بار دیگر کشت موقّت علف موقّت علف در آن قطعه زمین آغاز می شود. در قرن ۱۸، مالکان برای دستیابی به روش های کشت بهتر و افزایش بازدهی و سود، بیشتر تلاش کردند، خرید و فروش زمین رونق بسیار یافت، بسیاری از مالکان قدیمی مجبور شدند برای پرداخت بدهی های خود بخشی از زمین هایشان را بفروشند و خریداران غالباً اشخاصی تازه کار با پیشینۀ تجاری بودند که مالکیت زمین به آنان حق رأی می داد. آنان مزرعه را مانند مؤسسۀ بازرگانی اداره می کردند و هدفشان مانند سایر مالکان، کاهش هزینه ها، بهبود روش های کشت، و افزایش بازدهی و درآمد بود. از ۱۷۵۰، افزایش جمعیت و اختلال در واردات مواد غذایی ناشی از جنگ با فرانسه (۱۷۹۳) موجب افزایش بهای مواد غذایی شد و درنتیجه، کشاورزان ترغیب شدند میزان تولید محصولات خود را افزایش دهند. از اواخر قرن ۱۷، کشاورزان انگلیسی به تکنیک های موفقیت آمیز کشاورزان هلندی پی بردند. این تکنیک ها عبارت بودند از کشت شبدر، از خانوادۀ بقولات با توانایی تثبیت نیتروژن، با جو. پس از برداشت جو دام های کشاورزان در مزرعۀ درو شده با محصول شبدر می چریدند و کود آن ها، سبب بهبود کیفیت خاک می شد. طی قرن ۱۸، زمین داران نوآور انگلیسی تناوب چهار مزرعه ای را جایگزین نظام سه مزرعه ای قدیم کردند و سالیانه در هر قطعه زمین محصول متفاوتی کشت می کردند. در این تناوب چهارساله، در هر قطعه زمین معمولاً در سال اول شلغم برای خوراک دام در زمستان، و بعد از آن، به ترتیب جو، شبدر، و گندم کاشته می شد. این نظام برای دامپروری و تولید غله نیز مناسب بود.
تغییر چرخشی نوع محصول در یک قطعه زمین خاص. هدف از کشت محصولات با ترتیبی خاص بهره برداری از خاک و افزایش مواد مغذی آن و همچنین، جلوگیری از افزایش حشرات و آفات قارچی است. گنجاندن بقولاتی نظیر نخود و لوبیا در تناوب مزبور سبب افزایش نیترات خاک می شود، زیرا ریشۀ این گیاهان باکتری هایی دارند که نیتروژن هوا را تثبیت می کنند. در یک تناوب سادۀ هفت ساله می توان سه سال علف، دو سال گندم، و سپس دو سال جو کشت کرد. پس از برداشت آخرین محصول جو، بار دیگر کشت موقّت علف موقّت علف در آن قطعه زمین آغاز می شود. در قرن ۱۸، مالکان برای دستیابی به روش های کشت بهتر و افزایش بازدهی و سود، بیشتر تلاش کردند، خرید و فروش زمین رونق بسیار یافت، بسیاری از مالکان قدیمی مجبور شدند برای پرداخت بدهی های خود بخشی از زمین هایشان را بفروشند و خریداران غالباً اشخاصی تازه کار با پیشینۀ تجاری بودند که مالکیت زمین به آنان حق رأی می داد. آنان مزرعه را مانند مؤسسۀ بازرگانی اداره می کردند و هدفشان مانند سایر مالکان، کاهش هزینه ها، بهبود روش های کشت، و افزایش بازدهی و درآمد بود. از ۱۷۵۰، افزایش جمعیت و اختلال در واردات مواد غذایی ناشی از جنگ با فرانسه (۱۷۹۳) موجب افزایش بهای مواد غذایی شد و درنتیجه، کشاورزان ترغیب شدند میزان تولید محصولات خود را افزایش دهند. از اواخر قرن ۱۷، کشاورزان انگلیسی به تکنیک های موفقیت آمیز کشاورزان هلندی پی بردند. این تکنیک ها عبارت بودند از کشت شبدر، از خانوادۀ بقولات با توانایی تثبیت نیتروژن، با جو. پس از برداشت جو دام های کشاورزان در مزرعۀ درو شده با محصول شبدر می چریدند و کود آن ها، سبب بهبود کیفیت خاک می شد. طی قرن ۱۸، زمین داران نوآور انگلیسی تناوب چهار مزرعه ای را جایگزین نظام سه مزرعه ای قدیم کردند و سالیانه در هر قطعه زمین محصول متفاوتی کشت می کردند. در این تناوب چهارساله، در هر قطعه زمین معمولاً در سال اول شلغم برای خوراک دام در زمستان، و بعد از آن، به ترتیب جو، شبدر، و گندم کاشته می شد. این نظام برای دامپروری و تولید غله نیز مناسب بود.
wikijoo: تناوب_زراعی