تنانه

لغت نامه دهخدا

تنانه. [ ت َ ن َ / ن ِ] ( ص نسبی ، پسوند ) مرکب از تن ( شخص ) + آنه ( پساوند )ظاهراً بصورت مرکب استعمال شود مانند ده تنانه ؛ به اندازه ده تن. بقدر ده تن. مانند ده تن :
کوشران بافغان و با شغب اند
کاین نه عدل است ای خدای حکیم
کان یکی ده تنانه دارد ریش
وین یکی را، زنخ ز موی چو سیم.
حسین الداری ( از تاریخ بیهق ص 127 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس