تناقل

لغت نامه دهخدا

تناقل. [ ت َ ق ُ ] ( ع مص ) مر یکدیگر را نقل کردن خبر وبیان نمودن. ( ناظم الاطباء ). نقل کردن حدیث بعضی از بعض دیگر، و تنازع کردن در آن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

مر یکدیگر را نقل کردن خبر و بیان نمودن . نقل کردن حدیث بعضی از بعض دیگر .

پیشنهاد کاربران

بپرس