[ویکی فقه] عرفان حلقه، از جمله جنبش های معنوی است که هرچند مدعی ارائه ی قرائتی از عرفان اسلامی است، اما به تناسخ معتقد است. در این مقاله به بررسی تناسخ از دیدگاه عرفان حلقه می پردازیم.
تناسخ، واژه ای عربی است که از ریشه نَسخْ گرفته شده است. نسخ، به معنای ازاله، ابطال و نقل است. و در اصطلاح تناسخ به معنای انتقال نفس انسان از بدنی به بدن دیگر، پس از متلاشی شدن بدن اول است که این انتقال بدون حصول فاصله میان آن دو صورت می گیرد. سرچشمه باور به تناسخ معادناباوری است. کسانی که به معاد اعتقاد ندارند و یا برداشت صحیحی از معاد ندارند و در باور به معاد دچار انحرافاتی شده اند، به سمت تناسخ سوق پیدا می کنند. عرفان حلقه، از جمله جنبش های معنوی است که هرچند مدعی ارائه قرائتی از عرفان اسلامی است، اما به تناسخ معتقد است. در این مقاله به بررسی تناسخ از دیدگاه عرفان حلقه می پردازیم.
مقدمه
ریشه های عقیده به تناسخ نخستین بار به شکل مکتوب در اوپنیشادها و در متون مقدس هندویی به چشم می خورد. به اعتقاد آنان روح انسان یک سلسله تولدها و مرگ های پی درپی و تجدید حیات را طی می کند و از کالبدی به کالبد دیگر در می آید. اما برخی دیگر معتقدند که پیش از آن این اعتقاد در اسطوره های مصری وجود داشته و از آن جا به کابالا راه یافته و سپس باورهای هندویی را تحت تأثیر قرار داده است. تناسخ به معنای دقیق، انتقال روح به کالبد انسانی دیگر است. اما به معنایی تسامحی، درباره انتقال روح به کالبد غیر انسانی هم به کار می رود. بنابر باورهای هندویی، ممکن است که روح انسان در کالبد حیوانی، گیاهی و یا در جمادات حلول کند. انتقال روح به کالبد انسانی نسخ یا تناسخ است. انتقال روح به کالبد حیوانی که به آن مسخ می گویند و انتقال روح به کالبد گیاهی که فسخ نامیده می شود و در صورتی که روح انسان به درون جمادات رسوخ کند به آن رسخ می گویند. در آیین های عرفانی هندی تناسخ به معنای عام به کار رفته و شامل تمام این چهار قسم می شود و در برخی از آیین ها فقط به معنای نخست به کار می رود.شاید در هیچ فرقه و آیینی به اندازه کابالا - عرفان یهود - موضوع تناسخ جدی گرفته نشده باشد. کابالیست ها پیروان عرفان یهودی هستند و معتقدند که تناسخ در همه ادیان وجود دارد: «تناسخ از اعتقادات مبنایی مذاهب بشریت است، کم وبیش مانند اعتقاد به خدا» و در جای دیگری می گویند: «تناسخ ربطی به ایمان ندارد، بلکه موضوعی منطقی و عقلانی است و کتاب مقدس سرچشمه این بحث است». شاید علت پیدایش این انحراف در افکار هندویی نیز، مهاجرت گروهی از آوارگان بنی اسرائیلی به سرزمین های شرقی در سده های پیش از میلاد باشد. اما در اندیشه اسلامی تناسخ پذیرفته شده نیست و انسان پس از مرگ به سوی عالم برزخ و سپس عالم قیامت رهسپار می شود.
دلایل بطلان تناسخ
اندیشمندان مسلمان برای باطل بودن تناسخ دلایل زیادی بیان کرده اند که به طور کلی می توانیم آن ها را در دو گروه دلایل عقلی و دلایل نقلی، یعنی دلایلی که در قرآن و روایات مطرح شده دسته بندی کرد. در اینجا از هرکدام از این دلایل، نمونه ای را بیان و سپس دیدگاه عرفان حلقه را دربارۀ تناسخ بررسی می کنیم.
← عقلی
...
تناسخ، واژه ای عربی است که از ریشه نَسخْ گرفته شده است. نسخ، به معنای ازاله، ابطال و نقل است. و در اصطلاح تناسخ به معنای انتقال نفس انسان از بدنی به بدن دیگر، پس از متلاشی شدن بدن اول است که این انتقال بدون حصول فاصله میان آن دو صورت می گیرد. سرچشمه باور به تناسخ معادناباوری است. کسانی که به معاد اعتقاد ندارند و یا برداشت صحیحی از معاد ندارند و در باور به معاد دچار انحرافاتی شده اند، به سمت تناسخ سوق پیدا می کنند. عرفان حلقه، از جمله جنبش های معنوی است که هرچند مدعی ارائه قرائتی از عرفان اسلامی است، اما به تناسخ معتقد است. در این مقاله به بررسی تناسخ از دیدگاه عرفان حلقه می پردازیم.
مقدمه
ریشه های عقیده به تناسخ نخستین بار به شکل مکتوب در اوپنیشادها و در متون مقدس هندویی به چشم می خورد. به اعتقاد آنان روح انسان یک سلسله تولدها و مرگ های پی درپی و تجدید حیات را طی می کند و از کالبدی به کالبد دیگر در می آید. اما برخی دیگر معتقدند که پیش از آن این اعتقاد در اسطوره های مصری وجود داشته و از آن جا به کابالا راه یافته و سپس باورهای هندویی را تحت تأثیر قرار داده است. تناسخ به معنای دقیق، انتقال روح به کالبد انسانی دیگر است. اما به معنایی تسامحی، درباره انتقال روح به کالبد غیر انسانی هم به کار می رود. بنابر باورهای هندویی، ممکن است که روح انسان در کالبد حیوانی، گیاهی و یا در جمادات حلول کند. انتقال روح به کالبد انسانی نسخ یا تناسخ است. انتقال روح به کالبد حیوانی که به آن مسخ می گویند و انتقال روح به کالبد گیاهی که فسخ نامیده می شود و در صورتی که روح انسان به درون جمادات رسوخ کند به آن رسخ می گویند. در آیین های عرفانی هندی تناسخ به معنای عام به کار رفته و شامل تمام این چهار قسم می شود و در برخی از آیین ها فقط به معنای نخست به کار می رود.شاید در هیچ فرقه و آیینی به اندازه کابالا - عرفان یهود - موضوع تناسخ جدی گرفته نشده باشد. کابالیست ها پیروان عرفان یهودی هستند و معتقدند که تناسخ در همه ادیان وجود دارد: «تناسخ از اعتقادات مبنایی مذاهب بشریت است، کم وبیش مانند اعتقاد به خدا» و در جای دیگری می گویند: «تناسخ ربطی به ایمان ندارد، بلکه موضوعی منطقی و عقلانی است و کتاب مقدس سرچشمه این بحث است». شاید علت پیدایش این انحراف در افکار هندویی نیز، مهاجرت گروهی از آوارگان بنی اسرائیلی به سرزمین های شرقی در سده های پیش از میلاد باشد. اما در اندیشه اسلامی تناسخ پذیرفته شده نیست و انسان پس از مرگ به سوی عالم برزخ و سپس عالم قیامت رهسپار می شود.
دلایل بطلان تناسخ
اندیشمندان مسلمان برای باطل بودن تناسخ دلایل زیادی بیان کرده اند که به طور کلی می توانیم آن ها را در دو گروه دلایل عقلی و دلایل نقلی، یعنی دلایلی که در قرآن و روایات مطرح شده دسته بندی کرد. در اینجا از هرکدام از این دلایل، نمونه ای را بیان و سپس دیدگاه عرفان حلقه را دربارۀ تناسخ بررسی می کنیم.
← عقلی
...
wikifeqh: تناسخ_در_عرفان_حلقه