تنازل

/tanAzol/

لغت نامه دهخدا

تنازل. [ ت َ زُ ] ( ع مص ) باهم کشش و پیکار کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ): تنازل القوم ؛ نزلوا عن ابلهم الی خیلهم فتضاربوا. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

با هم کشش و پیکار کردن

فرهنگ معین

(ت زُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - پیکار کردن . ۲ - فرود آمدن . ۳ - استعفا کردن . ۴ - فروتنی کردن .

فرهنگ عمید

۱. فرود آمدن.
۲. با هم پیکار کردن.
۳. فروتنی و کناره گیری از مقام.

پیشنهاد کاربران

بپرس