تنادید

لغت نامه دهخدا

تنادید.[ ت َ ] ( ع ص ) ذهبوا تنادید؛ بهر سو پراکنده رفتند. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس