تنابیل. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تنبل و تنبال و تنبول. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). تنابلة. ( اقرب الموارد ). رجوع به این کلمات شود.