تن پروری کردن. [ تَم ْ پ َرْ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خود را پرورش کردن. ( ناظم الاطباء ) : عالم که کامرانی و تن پروری کنداو خویشتن گم است کرا رهبری کند.سعدی ( گلستان ).