تن پروری

/tanparvari/

مترادف تن پروری: بطالت، بی کارگی، تن آسانی، تن آسایی، کاهلی، راحت طلبی، تنبلی ، خوش گذرانی

متضاد تن پروری: سخت کوشی

معنی انگلیسی:
self-indulgence, voluptuousness, sloth

لغت نامه دهخدا

تن پروری. [ تَم ْ پ َرْ وَ ]( حامص مرکب ) خودپروری و خودنوازی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

عمل و کیفیت تن پرور تن آسایی خوشگذرانی .

فرهنگ عمید

۱. خوش گذرانی.
۲. تن آسایی.

پیشنهاد کاربران

گشادی
پخته خواری
پیشنهاد من
تنبل بودن
لایک کنید

بپرس