دیکشنری
مترجم
بپرس
تن غنودن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
تن غنودن. [ ت َ غ ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از مانده شدن تن. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
کنایه از مانده شدن تن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها