و آورد برون ز خز و دیبا
تن جامه ای از خزینه زیبا.
نظامی.
لیک آن مستی بود توبه شکن منسی است این مستی تن جامه کن.
مولوی.
بپوشید تن جامه در تن سیه بگفتا که ای پشت گرم سپه.
نظام قاری.
صوفک و خاصک و تن جامه و بیت و برتک کلی و کلفتن و سالو و روس انصار.
نظام قاری.
ز تن جامه و کدرویی کزی ز کستونی و بر کجین و قزی.
نظام قاری.