تن تنها. [ ت َ ن ِ ت َ ] ( ترکیب وصفی ،ق مرکب ) واحد. ( آنندراج ). یکتا و منفرد و یگانه. ( ناظم الاطباء ) : اگر دو یار موافق زبان یکی سازندفلک چه یک تن تنها چه می تواند کرد.صائب ( از آنندراج ) ( بهار عجم ).