تن تن و هنر الفبا

دانشنامه عمومی

تن تن و هنر الفبا ( به فرانسوی: Tintin et l'Alph - Art ) که تن تن و هنر تازه نیز نامیده شده، آخرین و بیست وچهارمین کتاب هرژه است که به دلیل مرگش ناتمام ماند و در نهایت توسط فردی به اسم ایو رودیه ( Yves Rodier ) ، نقاش کانادایی، تصویرگری و نویسندگی شد. [ ۱]
با مرگ نابهنگام هرژه در سال ۱۹۸۳، آخرین کتاب وی با نام تن تن و هنر جدید نیمه تمام ماند. بر طبق وصیت هرژه، هیچ هنرمندی بعد از مرگ وی حق خلق داستان جدیدی از تن تن را نداشت و در حقیقت با مرگ وی مجموعه داستان های جذاب تن تن به پایان رسید[ ۲] .
۳ سال بعد و برای نخستین بار قسمتی از آن در سال ۱۹۸۶ به چاپ رسید. در سال ۲۰۰۴ و پس از هیجده سال نسخه کاملتری از آن که توسط دستیاران هرژه تکمیل شده بود توسط انتشارات کسترمن ( Casterman ) و بنیاد هرژه به چاپ رسید. با پایان این کتاب، مجموعه داستان های جذاب تن تن و میلو به پایان رسید و جای خود را در تاریخ داستان های کامیک به عنوان یکی از موفق ترین و پرطرفدارترین داستان های کامیک ( مصور ) ثبت کرد.
• در بریتانیا: کَستِرمَن
• در ایران ( ترجمه فارسی ) : بعد از انقلاب ۵۷، کتاب ناتمام تن تن و هنر تازه به نام هنر الفبا در سال ۱۳۸۳ به فارسی ترجمه شد. در این چاپ طرح روی جلد با طرح اصلی به کلی متفاوت بود.
کاپیتان هادوک به پیشنهاد کاستافیوره یکی از آثار هنری نمایشگاه هنر الفبا که توسط راموناش هنرمند و نقّاش جامائیکایی خلق شده را خریداری و مدیر آن نمایشگاه به نام فورکار از کاپیتان درخواست ملاقات با تن تن را می کند. در همان روز ژان ژاک موناستیر هنرمند و مجسمه ساز فرانسوی در حوالی سواحل اسکاتلند به همراه قایق تفریحی خود ناپدید می شود و هم چنین در این بین امیر بن کالیش اذاب و فرزندش شاهزاده عبدالله در اروپا به سر می برند و مشغول خریدهای هنری هستند، و فردای آن روز که روز ملاقات تن تن با آقای فورکار بوده جسد سوختهٔ وی را به همراه اتومبیلش در بستر یک رودخانه خشک شده پیدا می کنند. تن تن به مرگ وی مظنون شده و تحقیقات خود را آغاز می کند و در این راه چندین بار تهدید شده و مورد سوءقصد قرار می گیرد سرانجام متوجه می شود که اعضای یک گروه مذهبی که کاستافیوره به تازگی در آن عضو شده است، در این ماجرا دست دارند، و به همین منظور و به دعوت کاستافیوره راهی ایشیا جزیره ای خوش آب و هوا و سرسبز در ناپل ایتالیا می شود و همان جا بار دیگر توسط اشخاصی ناشناس تهدید می شود و همان روز هم به ویلای اندادین آکاس مغناطیس کار مشهور و سردسته گروه مذهبی می رود و آن جا با کاستافیوره، امیر بن کالیش اذاب و فرزندش شاهزاده عبدالله، چند تن از هنرمندان و بازیگران مشهور ایتالیایی، راموناش، آقای گیبونز و آقای تریکلر روبرو می شود و شب را نیز به همراه کاپیتان هادوک در همان جا می گذراند و نیمه های شب به حمل و نقل هایی که در نزدیکی انباری ویلا انجام می گیرد مشکوک می شود و برای سر درآوردن از ماجرا به همراه میلو به انباری می رود و با مجسمه ها و نقّاشی هایی که اثر بزرگان هنری بودند روبرو می شود و متوجّه می گردد همگی تقلّبی هستند همان لحظه آکاس به همراه مزدورانش سر می رسد و تن تن را دستگیر کرده و برای او تعریف می کند که همه این کارها توسط راموناش و به سرپرستی خود ( آکاس ) و افرادش تهیه شده و بسیاری از هنرمندان و هنرشناسان نیز آن را تأیید نموده اند و هم چنین اعتراف می کند قتل موناستیر و فورکار به دست افرادش انجام شده چون آن ها به راز آثار هنری تقلّبی وی پی پرده بودند سپس تصمیم می گیرد تن تن را به وسیله پلی استر به مجسّمه تبدیل نمایند و او را نیز به عنوان یکی از آثار هنری معرفی کنند امّا در همان لحظه کاپیتان که توسط میلو باخبر شده بود سرمی رسد و تن تن را نجات می دهد و می خواهند از ویلا فرار کنند که توسط افراد آکاس دستگیر شده و آکاس چهره واقعی خود را آشکار می کند و معلوم می شودوی همان شخصیت خبیث و بدطینت داستان های تن تن یعنی روبرتو راستاپاپولوس است که با کمی جرّاحی پلاستیک و اجیر کردن چند تبهکار دوباره به کارهای خلاف را از سرگرفته او تصمیم به قتل تن تن و کاپیتان هادوک می گیرد امّا در همان لحظه پلیس که توسط ایگور واگنر پیانیست خانم کاستافیوره باخبر شده بود سرمی رسد و پس از زدوخوردی کوتاه همدستان راستاپاپولوس را دستگیر می کند امّا راستاپاپولوس موفّق به فرار می شود و تن تن و کاپیتان را نیز همراه خود به کوهستان می برد و تصمیم به اعدام آن ها می گیرد و در همین لحظه پلیس کوهستان را محاصره می کند و از راستاپاپولوس می خواهد خود را تسلیم کند امّا راستاپاپولوس پلیس را تهدید می کند که در صورت ادامه تعقیب وی تن تن و کاپیتان را خواهد کشت و به نصیحت های تن تن و کاپیتان مبنی بر اینکه خود را تسلیم پلیس کند نیز گوش نمی دهد و به آن ها می گوید بعد از کشتن شما دو نفر خودکشی می کنم و در حالی که داشت تن تن و کاپیتان را اعدام می کرد توسط راموناش که او را تا کوهستان تعقیب کرده بود به درّه پرتاب می شود و به هلاکت می رسد و تن تن و کاپیتان نجات می یابند راموناش نیز به آن ها می گوید به علّت فقر و گرسنگی به راستاپاپولوس پیوسته بود و از همان زمان تبدیل به یک هنرمند مشهور شد. سرانجام ویلای راستاپاپولوس توسط دولت ایتالیا و به منظور تشکّر و قدردانی به تن تن و کاپیتان هادوک تعلّق می گیرد و آن ها به مارلین اسپایک برمی گردند و با ساخته شدن یک تندیس از کاپیتان توسط راموناش پرونده محبوب ترین و پرفروش ترین کتاب جهان نیز بسته می شود.
عکس تن تن و هنر الفبا
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس