تمیز کاری

فرهنگستان زبان و ادب

{cleaning} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب، خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] تمیز کردن سطوح قطعات صنعتی با عملیات مکانیکی دستی یا ماشینی

واژه نامه بختیاریکا

جِک و جارو

اصطلاحات و ضرب المثل ها

{cleaning} [جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب، خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] تمیز کردن سطوح قطعات صنعتی با عملیات مکانیکی دستی یا ماشینی

مترادف ها

scrub (اسم)
تمیز کاری، ادم گمنام، خارستان تیغستان

cleaning (اسم)
تصفیه، تمیز کاری

scouring (اسم)
تمیز کاری، پشم شویی

فارسی به عربی

تنظیف

پیشنهاد کاربران

بپرس