تمکین نهادن. [ ت َ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) تمکین کردن. اطاعت کردن : جوانمرد شاطرزمین بوسه دادملک را ثنا گفت و تمکین نهاد.سعدی ( از آنندراج ).