تمهید ساختن

لغت نامه دهخدا

تمهید ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) تمهیدکردن. راست کردن. ترتیب و انتظام دادن :
کافرم گر پیش از او یا بیش از او اسلام را
زین نمط کو ساخت تمهید موفر ساختند.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 114 ).
رجوع به تمهید و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تمهید کردن . راست کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس