تمنى

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَدَّعُونَ: تمنا و درخواست دارند(از مصدر ادعاء به معنای تمنی و خواستن است )
معنی لَوْ: اگر- چه می شد - کاش می شد (در عبارت "و لو انهم رضوا ما اتیهم الله و رسوله ... "کلمه لو برای آرزو است ، و جمله به این معنا است : چه میشد که ایشان آنچه را که خدایشان فرستاده با رضایت خاطر میگرفتند ، و یا بدان تن در میدادندهمچنین جملاتی نظیر " لو کانوا...
معنی لَوِ: اگر- چه می شد (علت حرکت گرفتن واو آن تقارنش با ساکن یا تشدید کلمه بعد بوده است.در عبارت "و لو انهم رضوا ما اتیهم الله و رسوله ... "کلمه لو برای آرزو است ، و جمله به این معنا است : چه میشد که ایشان آنچه را که خدایشان فرستاده با رضایت خاطر میگرفتند ،...
ریشه کلمه:
منی (۲۱ بار)

(بر وزن فلس) به معنی تقدیر و اندازه‏گیری است «مَنی لَکَ الْمانِیُ» یعنی اندازه‏گیر برای تو اندازه‏گیری کرد. نطفه را از آن منی گویند که با قدرت خداوندی اندازه‏گیری شده است. (راغب) . آیا آب کمی نبود از اندازه گرفته شده‏ای که اندازه گرفته می‏شود؟ . و او آفرید دو جفت نر و ماده را از آب اندکی آنگاه که تقدیر و اندازه‏گیری می‏شود. به نظر می‏آید: «یُمْنی و تُمْنی» د ر دو آیه فوق اشاره به آن است که دست تقدیر پیوسته نطفه را در هر مرحله اندازه‏گیری می‏کند زیرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد. طبرسی در ذیل آیه دوم فرموده: منی به معنی تقدیر است شاعر گوید:«حَتَّی تَبَیَّن‏ مایُمْنی لَکَ الْمانی» تا بدانی اندازه‏گیر چه چیز برای تو اندازه می‏گیرد. مرگ را از آن منیّه گویند که مقدّر و اندازه‏گیری شده است. بعضی آن را ریخته شدن گفته‏اند از «اَمْنَی الدِّماءَ: اَراقَها» یعنی خونها را ریخت آن وقت معنی چنین می‏شود: از منی‏ای که در رحم ریخته می‏شود، بنظر نگارنده معنی اوّل بهتر است ولی در . به معنی ریختن است یعنی: خبر دهید از نطفه‏ایکه در رحم می‏ریزید. *** تمنیّ: آرزو کردن. زیرا که آرزو شده در ذهن انسان اندازه‏گیری و مصوّر می‏شود. . پیش از ملاقات مرگ، مرگ را آرزو می‏کردید. . ظاهراً مراد فرقهایی است که در خلقت میان زنان و مردان وجود دارد و یا راجع به پیشرفت در مال و اختلاف تقسیم ارث است رجوع شود به تفاسیر. *** أُمنیّة: آرزو. راغب گوید: آن صورت حاصله در ذهن از تمنی شی‏ء است. أمنیّة به معنی دروغ نیز آمده است چنانکه در قاموس و اقرب تصریح شده، و در صحاح گوید: آن در اینصورت مقلوب است از «مین» به معنی کذب. راغب در علت آن گفته: چون دروغ در اغلب تصوّر چیز بی‏حقیقت و گفتن آن با زبان است و صحیح است که از کذب با تمنّی تعبیر آورده شود. و از بعضی نقل کرده:«ما تَغَنَیّْتُ وَ لا تَمَنَّیْتُ مُنْدُ أَسْلَمْتُ» از آنوقت که اسلام آوردم نه آواز خوانده‏ام و نه دروغ گفته‏ام. * . مراد از ظاهر آیات با ذهن خالی و غیرمشوب آن است که هر نبی و رسول که می‏خواهد برنامه خداپرستی و حکومت عدل پیاده کند شیطان با اغواء گمراهان، جنگی و آشوبی و اختلافی در مقابل نقشه‏های او القاء و برپا می‏کند (و در نتیجه تزلزلی در عملی شدن نقش پیغمبر پدید می‏شود) آنگاه خدا با امداد پیامبرش آن آشفتگی را از بین می‏برد و هدف پیغمبر را بر کرسی می‏نشاند. نتیجه این امر دو چیز است یکی اینکه مریض‏القلب‏ها امتحان می‏شوند و با برپا شدن آشوب به این در و آن در می‏زنند، دیگری اینکه چون فتنه فرو نشست دانایان می‏دانند که دین پیغمبر حق و خدا پشتیبان او است. علی هذا مراد از «أُمِنیَّةُ» در آیه آرزوی خارجی پیغمبر است که همان عملی کردن نقشه‏های توحید باشد، این مطلب از مطالعه حالات حضرت رسول و موسی و غیرهم علیهم السلام روشن و هویدا است. *** روایت شده که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» در مجمع قریش سوره والنجم را می‏خواند چون به آیه «وَمَناةَ الثَّالِثَةَ الْاُخری» رسید شیطان به زبانش این دو جمله را انداخت: «تِلْکَ الْغَرانیقُ الْعُلی وَ اِنَّ شَفاعَتَهُْنَّ لَتُرْتَجی» یعنی: اینها اصنام والامقام هستند و شفاعتشان پیش خدا مورد امید است، مشرکان از این سخن شاد شدند و دیدند که آن حضرت معبودشان را به نیکی یاد کرد. جبرئیل در تسلّی آن حضرت آیه مانحن فیه را آورد که ناراحت مباش این کلمات را شیطان بدهان انداخت و هر پیغمبری چنین باشد ولی خدا با فرستادن آیات دیگر دروغ بودن آن را روشن می‏کند. بنابراین مراد از «اُمْنیّه» تلاوت است «أَلقَی الشَّیطانُ فی اُمِنیَّتهِ» یعنی شیطان به تلاوت و قرائت او چیزهایی می‏افکند و او آنها را می‏خواند امّا خدا سپس متوجّه‏اش می‏کند. نگارنده گوید: این همان افسانه غرانیق است که به واسطه حدیث‏سازان به کتب تفسیر و تاریخ راه یافته خوشبختانه علمای محقّق ما بجعل آن پی برده و مجعول بودنش را آفتابی کرده‏اند. در جلد سوّم جنایات تاریخ تحت عنوان «افسانه غرانیق» تحقیق رشیقی درباره مجعولیّت آن شده که در خور تحسین است. عجب است که از دّر منثور نقل شده: آن حضرت متوجّه این کلمات کفرآمیز نبود تا آنکه جبرئیل آمد و گفت: آنچه از قران آوردم برای من بخوان حضرت خواند و چون به «تِلْکَ الْغَرانیقُ الْعُلی... »رسید جبرئیل گفت: من اینها را نیاورده‏ام اینها از شیطان است. در جنایات تاریخ احتمال داده که این افسانه ساخته کشیشان نصاری یا از طرف یهود باشد. ناگفته نماند: اگر مراد از «أُمِنْیِّة» تلاوت باشد ظاهراً منظور آن است که چون پیامبر بخواهد نقشه خدا را پیاده کند شیطان درباره سخنان او شبهاتی به ذهن منکران القا می‏کند که با او مقابله کنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولی خدا آن شبهات را از بین می‏برد. *** * . اَمانّی جمع أمنیّه و ظاهراً مراد از آن اکاذیب است یعنی: گروهی از یهود درس نخوانده‏هااند (که قدرت خواندن و تحقیق ندارند) و تورات را فقط دروغهایی می‏دانند که علماءشان می‏گویند. * . کار با آرزوهای شما و اهل کتاب درست شدنی نیست، حکم خدا بطور کلّی این است که: هر که کار بدی کند مجازات می‏شود...

پیشنهاد کاربران

بپرس