تملیل

لغت نامه دهخدا

تملیل. [ ت َ ] ( ع مص ) بی آرام و ناراحت کردن کسی را: مللته ُ تملیلا؛ بی آرام و ناراحت کردم او را. ( ناظم الاطباء ). || برگرداندن چیزی را: ملل الشی تملیلا، قلبه ُ. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس