تملق کردن. [ ت َ م َل ْ ل ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فروتنی کردن وچاپلوسی نمودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تملق شود.
خوش رقصی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چاپلوسی کردن. خودشیرینی کردن. تملق گفتن. ( یادداشت مؤلف ) .+ عکس و لینک