تمغیر

لغت نامه دهخدا

تمغیر. [ ت َ ] ( ع مص ) شعر ابن مغراء خواندن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): مغرنا یا جریر؛ ای انشدنا لابن مغراء. ( اقرب الموارد ). || به گل سرخ رنگ کردن جامه را. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس